خاطرهاي از شهيد مهدي باكري هنوز دعاي بچهها براي چندمين بار ادامه داشت كه ديدم آتش دشمن قطع شد. سرم را كمي بالا آوردم و نگاه كردم. ديدم تمامي نيروهاي دشمن در حال عقب نشيني هستند. آقا مهدي پشت بيسيم گريهكنان گفت:خوشا به سعادت و لياقتتان كه سرباز فرمانده اصلي بوديد. ,اثرات دعای فرج, مهدی باکری,فتح خرمشهر,دعای فرج,دعای سلامتی امام زمان.راز فتح خرمشهر,خرمشهر را خدا آزاد کرد ...ادامه مطلب
رازی که شهید برونسی را حاضر به پذیرش فرماندهی کرد آن روز، هر چه بهاش گفتیم و گفتند مسئولیت گردان عبدالله را قبول کند، فایدهای نداشت که نداشت. روز بعد ولی، کاری کرد که همه مات و مبهوت شدند؛ صبح زود رفته بود مقر تیپ و به فرمانده تیپ گفته بود: چیزی را که دیروز گفتید، قبول میکنم. , ...ادامه مطلب